استراتژی سئوی شما: سئو یا هوش مصنوعی؟ برای موفقیت، به هر دو نیاز دارید!

استراتژی سئوی شما: سئو یا هوش مصنوعی؟ برای موفقیت، به هر دو نیاز دارید!
زمان مطالعه: 10 دقیقه
فهرست مطالب

در ماه های اخیر، هر جا که نگاه می کنیم، صحبت از هوش مصنوعی (AI) است. با ظهور ابزارهایی مانند ChatGPT و قابلیت های جدید گوگل مانند AI Overview، دوباره بحث قدیمی «آیا سئو مرده است؟» داغ شده است. بسیاری از تحلیل گران در تلاش هستند تا شما را وادار به انتخاب کنند: یا باید روی سئو قدیمی سرمایه گذاری کنید، یا باید به طور کامل روی هوش مصنوعی تمرکز کنید.

آیا ChatGPT از جستجوی گوگل استفاده می‌کند؟

اما اجازه دهید یک واقعیت مهم را به شما بگوییم: این انتخاب کاملا غلط است!

مصرف کننده امروزی، علاقه ای ندارد که بین سئوی سنتی و جستجوی هوش مصنوعی یکی را انتخاب کند. آنها به سادگی از هر دو استفاده می کنند.

در این مقاله، بر اساس تحلیل های روز، به شما نشان می دهیم که چرا باید هر دو مسیر را همزمان در استراتژی خود بگنجانید و چگونه می توانید برای کسب موفقیت در هر دو جبهه، محتوای خود را بهینه سازی کنید.

چرا داستان «سئو یا هوش مصنوعی» یک انتخاب اشتباه و خطرناک است؟

دنیای بازاریابی همیشه عاشق انتخاب های ساده و دوگانه است: رقیب قدیمی در مقابل پدیده جدید. اما قرار دادن موتورهای جستجو (مثل گوگل) در مقابل جستجوی هوش مصنوعی (مثل ChatGPT) یک انتخاب اشتباه است.

اینها دو واقعیت متقابل نیستند، بلکه دو جریان موازی برای کشف اطلاعات هستند که برندهای هوشمند باید همزمان بر هر دو مسلط شوند.

خطر انتخاب غلط چیست؟

  • اگر فقط به سئو سنتی بچسبید: سهم اصلی بازار جستجو، که هم اکنون ترافیک اصلی را دارد، از دست نمی دهید.
  • اگر فقط به هوش مصنوعی روی بیاورید: بیشتر سهم بازار جستجو را در حال حاضر از دست می دهید.
  • اگر تعلل کنید: رقبای شما می توانند در کانال های جدید AI، برتری هایی ایجاد کنند که بستن انها در اینده بسیار دشوار خواهد بود.

نتیجه گیری: شما باید همزمان بر کانالی که هم اکنون بیشترین ترافیک را دارد (گوگل) و کانالی که در اینده رشد انفجاری خواهد داشت (AI) تسلط پیدا کنید.

مصرف کنندگان دقیقا کجا در حال جستجو هستند؟

مصرف کنندگان دقیقا کجا در حال جستجو هستند؟

فرض اصلی داستان «سئو یا هوش مصنوعی» این است که رشد جستجوی هوش مصنوعی به قیمت کاهش استفاده از گوگل تمام می شود.

درست است که سهم بازار جهانی گوگل کمی کاهش یافته است (در حدی که پایین ترین میزان در یک دهه اخیر شده است) و از طرفی، رشد ChatGPT بسیار زیاد است و پیش بینی می شود تا پایان ۲۰۲۵ به یک میلیارد کاربر برسد. پس قضیه تمام است، نه؟

اما نه! تحلیل های داده ای، از جمله داده های Semrush، نشان می دهد که مصرف کنندگان گوگل را کنار نمی گذارند. آنها به سادگی بیشتر جستجو می کنند، در طیف وسیع تری از پلتفرم ها.

داده های مهمی که باید بدانید:

  • جستجوی گوگل کاهش نیافته: پس از روی آوردن کاربران به ChatGPT، جلسات جستجوی هفتگی در گوگل نه تنها کم نشد، بلکه در واقع افزایش یافت (از ۱۰.۵ به ۱۲.۶ جلسه در هفته).
  • رفتار افزایشی: مردم به جای اینکه «گوگل کردن» معمولی خود را با ChatGPT جایگزین کنند، هوش مصنوعی را به رفتار جستجوی موجود خود اضافه می کنند.

این یک فرصت بزرگ است، به خصوص در تجارت الکترونیک (Ecommerce). ترافیک ارگانیک همچنان حداقل ۴۳ درصد از کل ترافیک تجارت الکترونیک را تامین می کند و حدود ۲۳.۶ درصد از کل فروش های آنلاین به ترافیک ارگانیک وابسته است. در عین حال، جستجوهای خرید در ChatGPT هم رشد چشمگیری داشته اند.

خلاصه: بازار کلی قابل هدف برای دیده شدن در جستجو چند برابر شده است. کاربران بیشتر از همیشه جستجو می کنند، اما این جستجوها در کانال های سنتی و کانال های مبتنی بر هوش مصنوعی توزیع شده اند.

گام های کلیدی برای تسلط بر جستجوی جامع (Holistic Search)

برای اینکه بتوانید از فرصت این جستجوی ترکیبی نهایت استفاده را ببرید، باید سه کار اصلی را انجام دهید:

۱. رهگیری (Tracking): اندازه گیری کامل، یک ضرورت است

اولین گام برای یک استراتژی بهینه سازی متصل، رهگیری جامع است. شما نمی توانید چیزی را که اندازه گیری نمی کنید، بهینه سازی کنید.

رهگیری

متاسفانه، اندازه گیری عملکرد شما در جستجوی سنتی و پاسخ های هوش مصنوعی اغلب به معنی کار در محیط های جداگانه است. برندهای بزرگ باید از ابزارهایی استفاده کنند که دیدی واحد از عملکرد آنها در هر دو جبهه ارائه دهند.

  • چه چیزی را رهگیری کنیم؟ باید قابلیت دیده شدن در موتورهای جستجوی سنتی را رهگیری کنید، در حالی که همزمان به نظارت بر اشاره های برند (Brand Mentions)، استنادها (Citations) و احساسات (Sentiment) در پلتفرم های هوش مصنوعی مانند ChatGPT و AI Mode گوگل بپردازید.

اگر بتوانید هر دو را در یک نمای واحد ببینید، می توانید فرصت ها و شکاف ها را شناسایی کنید و یک حرکت واحد می تواند در هر دو نوع جستجو نتیجه دهد.

۲. بهینه سازی محتوا: اصول یکسان، اجرای متفاوت

اصول پایه ای بهینه سازی محتوا برای سئو، تا حد زیادی عملکرد شما در جستجوی هوش مصنوعی را نیز پشتیبانی می کند. اما محتوای شما احتمالا به تغییرات ساختاری و بررسی های جدیدی برای پوشش موضوعی نیاز دارد.

در اینجا چند سوال راهنما وجود دارد که باید در مورد محتوای خود بپرسید تا هم در گوگل و هم در هوش مصنوعی خوب عمل کند:

الف) آیا به سوالاتی که کاربران واقعا می پرسند پاسخ می دهید؟

اطلاعات بنیادی «چه کسی، چه چیزی، کجا، چه زمانی و چرا» ستون فقرات محتوای جامع هستند.

  • اگر کاربر بپرسد «این چگونه کار می کند؟» و مقاله شما سریعا به ان پاسخ ندهد، در هر دو فرمت جستجو (و همچنین برای خواننده) ارتباط خود را از دست می دهید.
  • مدل های هوش مصنوعی تشخیص می دهند که محتوا به صورت جامع و کامل به خوشه های سوالی که کاربران واقعا به آنها اهمیت می دهند، پاسخ داده است یا نه. پوشش چندین سوال کلیدی در همان ابتدا، کامل بودن موضوعی شما را بهبود می بخشد و شانس استناد به محتوای شما در پاسخ های هوش مصنوعی را افزایش می دهد.

ب) آیا بافت کامل موضوع را ارائه می دهید؟

آیا بافت کامل موضوع را ارائه می دهید؟

مدل های هوش مصنوعی موضوعات را به عنوان شبکه ای از ایده های مرتبط درک می کنند، نه فقط کلمات کلیدی مجزا. پس از ارزیابی سوالات اصلی، پوشش خوشه ای بررسی می کند که آیا مقاله شما زیر موضوعات مرتبط را نیز شامل می شود یا نه.

  • مثال: اگر در مورد «محصولات پایدار» می نویسید، بحث را به «مواد سازگار با محیط زیست»، «منابع اخلاقی» و «بسته بندی سبز» گسترش دهید.

این کار اعتبار محتوای شما را عمیق تر می کند و احتمال دیده شدن برند شما را در طیف وسیع تری از جستجوها افزایش می دهد. اما مراقب باشید: تکمیل مفهوم را با پر کردن کلمات کلیدی اشتباه نگیرید. واقع بین باشید که چه چیزی واقعا مرتبط است.

ج) آیا محتوای شما برای هوش مصنوعی (و انسان ها) واضح و ساده است؟

اطلاعات عالی اگر خواندن آنها سخت باشد، نتیجه نمی دهند.

  • اطمینان حاصل کنید که محتوا از یک ساختار منطقی پیروی می کند.
  • خوانایی، قالب بندی و وضوح تضمین می کند که هم انسان ها و هم مدل های هوش مصنوعی، معنای محتوای شما را به درستی تفسیر می کنند.

نکته کلیدی: شما دو بار بهینه سازی نمی کنید، بلکه محتوایی را ایجاد می کنید که همزمان در هر دو جبهه عملکرد خوبی داشته باشد. برندهایی که این کار را با موفقیت انجام می دهند، در واقع «هاب های محتوایی» می سازند که هم ترافیک طولانی سئوی سنتی را جذب می کند و هم خود را برای استناد در پلتفرم های هوش مصنوعی آماده می سازد.

ارتباط با درآمد: چرا این موضوع برای شما مهم است؟

بیایید ارتباط این موضوع را با درامد نهایی شما بررسی کنیم:

  • کاربران جستجوی هوش مصنوعی: از نظر نرخ تبدیل، این کاربران ۴.۴ برابر ارزشمندتر از میانگین بازدیدکنندگان جستجوی ارگانیک هستند. آنها با آگاهی بیشتر و نیت خرید بالاتر به سایت شما می رسند، زیرا اغلب از هوش مصنوعی برای تحقیق جامع قبل از کلیک استفاده کرده اند.
  • موتورهای جستجوی سنتی: آنها همچنان اکثریت قریب به اتفاق کشف (Discovery) و آگاهی از برند (Brand Awareness) را هدایت می کنند. اینها موتورهای صدر قیف فروش هستند که مشتریان بالقوه را با دسته بندی و برند شما اشنا می کنند.

نتیجه عدم توجه:

  • غفلت از موتورهای جستجو > حجم ترافیک را قربانی می کند.
  • غفلت از جستجوی هوش مصنوعی > کارایی نرخ تبدیل را قربانی می کند.

برندهایی که برای هر دو کانال بهینه سازی می کنند، هم اکنون مشتریان با کیفیت و با امادگی بالا را جذب می کنند، در حالی که حجم ترافیک خود را از کانال های تثبیت شده حفظ می کنند.

این موضوع برای برندها چه معنی دارد؟

مدل های هوش مصنوعی موضوعات را به عنوان شبکه ای از ایده های مرتبط درک می کنند، نه فقط کلمات کلیدی مجزا. پس از ارزیابی سوالات اصلی، پوشش خوشه ای بررسی می کند که آیا مقاله شما زیر موضوعات مرتبط را نیز شامل می شود یا نه.
مثال: اگر در مورد «محصولات پایدار» می نویسید، بحث را به «مواد سازگار با محیط زیست»، «منابع اخلاقی» و «بسته بندی سبز» گسترش دهید.
این کار اعتبار محتوای شما را عمیق تر می کند و احتمال دیده شدن برند شما را در طیف وسیع تری از جستجوها افزایش می دهد. اما مراقب باشید: تکمیل مفهوم را با پر کردن کلمات کلیدی اشتباه نگیرید. واقع بین باشید که چه چیزی واقعا مرتبط است.
ج) آیا محتوای شما برای هوش مصنوعی (و انسان ها) واضح و ساده است؟
اطلاعات عالی اگر خواندن آنها سخت باشد، نتیجه نمی دهند.
اطمینان حاصل کنید که محتوا از یک ساختار منطقی پیروی می کند.
خوانایی، قالب بندی و وضوح تضمین می کند که هم انسان ها و هم مدل های هوش مصنوعی، معنای محتوای شما را به درستی تفسیر می کنند.
نکته کلیدی: شما دو بار بهینه سازی نمی کنید، بلکه محتوایی را ایجاد می کنید که همزمان در هر دو جبهه عملکرد خوبی داشته باشد. برندهایی که این کار را با موفقیت انجام می دهند، در واقع «هاب های محتوایی» می سازند که هم ترافیک طولانی سئوی سنتی را جذب می کند و هم خود را برای استناد در پلتفرم های هوش مصنوعی آماده می سازد.
ارتباط با درآمد: چرا این موضوع برای شما مهم است؟
بیایید ارتباط این موضوع را با درامد نهایی شما بررسی کنیم:
کاربران جستجوی هوش مصنوعی: از نظر نرخ تبدیل، این کاربران ۴.۴ برابر ارزشمندتر از میانگین بازدیدکنندگان جستجوی ارگانیک هستند. آنها با آگاهی بیشتر و نیت خرید بالاتر به سایت شما می رسند، زیرا اغلب از هوش مصنوعی برای تحقیق جامع قبل از کلیک استفاده کرده اند.
موتورهای جستجوی سنتی: آنها همچنان اکثریت قریب به اتفاق کشف (Discovery) و آگاهی از برند (Brand Awareness) را هدایت می کنند. اینها موتورهای صدر قیف فروش هستند که مشتریان بالقوه را با دسته بندی و برند شما اشنا می کنند.
نتیجه عدم توجه:
غفلت از موتورهای جستجو > حجم ترافیک را قربانی می کند.
غفلت از جستجوی هوش مصنوعی > کارایی نرخ تبدیل را قربانی می کند.
برندهایی که برای هر دو کانال بهینه سازی می کنند، هم اکنون مشتریان با کیفیت و با امادگی بالا را جذب می کنند، در حالی که حجم ترافیک خود را از کانال های تثبیت شده حفظ می کنند.
این موضوع برای برندها چه معنی دارد؟

زمان بهینه سازی برای یک کانال واحد، لحظه ای که پلتفرم های هوش مصنوعی شروع به انحراف ترافیک کردند، به پایان رسید. در اینجا خلاصه ای از اقدامات عملی که باید انجام دهید آمده است:

اقدامات فوری:

  1. رهگیری را در هر دو کانال جستجوی سنتی و هوش مصنوعی پیاده سازی کنید.
  2. محتوای با بهترین عملکرد خود را با دیدگاه دو کاناله ممیزی کنید. آیا در پاسخ های هوش مصنوعی ظاهر می شود؟ اگر نه، چرا؟
  3. شکاف های ساختاری محتوا را که در آنها رقبا در پاسخ های هوش مصنوعی ظاهر می شوند، شناسایی کنید.

اولویت های ۹۰ روزه:

  1. بررسی کنید که آیا رویکرد محتوایی شما از خزیدن سنتی و هضم هوش مصنوعی پشتیبانی می کند یا خیر.
  2. ساختار مهم ترین صفحات و محتوای خود را ممیزی کنید.
  3. محتوای بهینه سازی شده برای هوش مصنوعی را آزمایش کنید و در عین حال تأثیر کلی بر جستجو را نظارت کنید.

الزامات استراتژیک:

  1. قابلیت های سازمانی بسازید که جستجو را به صورت جامع در نظر بگیرند، نه به عنوان سیلوهای جداگانه.
  2. استراتژی های محتوایی را توسعه دهید که مشتریان را از هر کجا که سفر جستجوی خود را آغاز می کنند، جذب کند.

اشتباه است که فکر کنیم باید بین سئوی سنتی و جستجوی هوش مصنوعی یکی را انتخاب کنید. مشتریان شما بین گوگل و ChatGPT انتخاب نمی کنند، آنها اغلب در یک جلسه تحقیق از هر دو استفاده می کنند. استراتژی شما باید این واقعیت را منعکس کند.

برندهایی که در سال ۲۰۲۶ و پس از آن بر جستجو مسلط خواهند شد، تشخیص می دهند که کشف مشتری در حال تنوع یافتن در چندین کانال است و سیستم هایی را برای پیروزی در هر جایی که مشتری جستجو می کند، ایجاد کرده اند.

به جمع سئوراکتی ها بپیوندید!

آماده اید تا استراتژی سئوی خود را از «یا این یا آن» به «هر دو با هم» تغییر دهید؟ در «سئوراکت» ما به شما آموزش می دهیم که چگونه محتوایی خلق کنید که هم مورد علاقه موتورهای جستجوی سنتی باشد و هم به عنوان منبع موثق برای پاسخ های هوش مصنوعی استفاده شود. با پیوستن به سئوراکت، یاد بگیرید که چگونه هم اکنون ترافیک بگیرید و هم برای آینده جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی آماده شوید. فرصت را از دست ندهید و برای موفقیت جامع، با ما همراه شوید!

منبع:

[1] It’s not either SEO or AI search – your strategy needs both – searchengineland

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به مشاوره نیاز داری؟